امروز شنبه (17 تیر-7 ژوییه) مردم لیبی برای انتخاب اعضای مجلس موسسان این كشور كه به 'كنگره ملی' موسوم است، به پای صندوق های رای می روند. این در حالی است كه آخرین انتخابات در این كشور 47 سال پیش در زمان حكومت 'ملك ادریس' بر این كشور برگزار شد.
از 42 سال پیش كه معمر قذافی در لیبی با كودتا به قدرت رسید، هیچ انتخاباتی در این كشور برگزار نشد؛ چرا كه وی انتخابات را 'بدعت' تلقی می كرد و تنها راه پیشرفت لیبی را عمل به دستورات وی كه در كتابی سبز رنگ منتشر شده بود، می دانست.
اما یك سال و نیم پیش كه اعتراض ها علیه رژیم قذافی كه به دنبال موج تغییرخواهی در تونس و مصر آغاز شد، رفته رفته پایه های این رژیم را سست كرد و سرانجام وی را مجبور به ترك قدرت و پس از آن كشته شدن توسط مخالفانش كرد.
امروز بیش از 2 میلیون و 800 هزار نفر از مردم لیبی به پای صندوق های رای می روند تا از میان حدود چهار هزار كاندیدای ورود به مجلس موسسان (كنگره ملی)، 200 نفر را انتخاب كنند و به این مجلس بفرستند. 120 نفر از اعضای این مجلس به صورت فردی و 80 نفر دیگر نیز در قالب لیست های انتخاباتی انتخاب می شوند.
مجلس موسسان به عنوان قوه مقننه موقت در لیبی عمل خواهد كرد كه مهمترین وظیفه آن تدوین قانون اساسی برای این كشور خواهد بود.
پیشتر قرار بود این انتخابات در 30 خرداد (19 ژوئن) برگزار شود اما كمیسیون عالی انتخابات لیبی به دلیل آنچه آماده نبودن برخی شرایط فنی و پشتیبانی خواند، این انتخابات را به تعویق انداخت.
بی تردید برگزاری موفق انتخابات در لیبی می تواند فرصت مناسبی برای حركت این كشور به سمت پی ریزی یك نظام دموكراتیك باشد. با این وجود نگرانی هایی نیز در مورد انتخابات و به طور كلی شرایط حاكم بر این كشور وجود دارد.
ادامه ناامنی و درگیری های خشونت بار در لیبی یكی از دغدغه های مهم در میان لیبیایی هاست. ماه هاست كه برخی مناطق لیبی بویژه مناطق جنوبی و جنوب غربی این كشور شاهد درگیری های خونین میان برخی قبایل بوده است.
به طور كلی قبایل نقش عمده ای در ساخت اجتماعی این كشور دارند و شكلی متكثر به آن داده اند. معمر قذافی سال ها با ترفندهای مختلف از این تكثر به نفع خود بهره برد و برای دوره ای طولانی عملا تنها قدرت فائقه در لیبی بود.
سقوط رژیم قذافی و خلا قدرت پس از آن باعث شد، تكثر قبایلی این كشور بیشتر خود را نشان دهد؛ چرا كه در نبود یك قدرت فائقه و البته ترس از آینده، قبایل این كشور را واداشت تا به فكر افزایش قدرت و موقعیت خود بیافتند كه همین امر رویارویی هایی نیز میان برخی از آنها بوجود آورد.
در این میان تشكیل گروه های شبه نظامی و مسلح شدن بسیاری از مردم لیبی در جریان قیام علیه رژیم قذافی كه بسیاری از آنها پس از سقوط وی نیز سلاح های خود را تحویل ندادند، نزاع های قبیله ای در لیبی را خطرناك تر و پیچیده تر كرد.
با وجود گسترش درگیری های خونین در برخی مناطق لیبی و ناامن بودن مناطق مرزی، عملا شورای انتقالی نیز در مواجهه با این چالش های امنیتی چندان توفیقی بدست نیاورده و كنترلی بر بسیاری از مناطق ندارد.
تكثر قبایلی در لیبی تنها به رویارویی چند قبیله و ناامن شدن برخی مناطق محدود نیست. شكاف های قبیله ای در سطحی بالاتر هم عملا لیبی را به سه دسته عمده منطقه ای غرب، شرق و جنوب تقسیم كرده كه البته این مساله از عقبه ای تاریخی برخوردار است.
در سال هایی دور لیبی به سه منطقه بزرگ تقسیم می شده: غرب به مركزیت طرابلس، شرق به مركزیت برقه و جنوب به مركزیت فزان.
پس از سقوط قذافی، درخواست هایی برای احیای دوباره این تقسیم بندی كشوری در لیبی و خودمختاری سه منطقه مذكور مطرح شد كه البته در مقابل برخی آن را تلاشی برای تجزیه لیبی دانستند و نسبت به آن هشدار دادند.
شكاف بین این سه منطقه حتی در فضای انتخاباتی لیبی نیز خود را نشان داده است. به عنوان مثال برخی در مناطق شرقی لیبی، نسبت به سهمیه ای كه به شهرهای شرقی در مجلس اختصاص داده شده به شدت عصبانی اند و آن را در ادامه سیاست قذافی مبنی بر به حاشیه بردن مناطق شرقی و جنوبی در برابر مناطق غربی می دانند.
در این زمینه چند روز پیش به دفتر كمیسیون انتخابات در شهر بنغازی واقع در شرق لیبی حمله شد. حمله كنندگان كه خواستار تحریم انتخابات هستند، دلیل این اقدام خود را اقدامات تبعیض آمیز این كمیسیون اعلام كردند. این در حالی است كه كمیسیون انتخاباتی لیبی این مساله را رد كرده و گفته سهمیه هر منطقه بر اساس جمعیت آن منطقه تعیین شده است.
یكی دیگر از مسائلی كه انتخابات لیبی را تحت تاثیر قرار داده، نبود سابقه فعالیت های حزبی و اساسا رفتار دموكراتیك در فضای سیاسی و اجتماعی این كشور بوده است. همین امر می تواند باعث شود كه مردم شناخت چندانی از صلاحیت های كاندیداهای موجود نداشته باشند كه همین امر سبب می شود كه بسیاری از مردم نه برمبنای صلاحیت افراد بلكه بر مبنای تعلقات قومی و قبیله ای، نمایندگان خود را به مجلس بفرستند كه این مساله می تواند ساختار نوپای قانونگذاری و در ادامه ساختار اجرایی لیبی را ناتوان و ناكارامد سازد.
بسیاری از ناظران وجود مسائل و مشكلات پیچیده ای همچون پر رنگ بودن تعلقات قبیله ای و منطقه ای را مانعی جدی در برابر روند حركت این كشور به سمت دموكراسی می دانند و معتقدند كه الزاما نه تنها برگزاری یك انتخابات نمی تواند این مشكلات را حل كند، بلكه حتی می تواند خود مشكلات جدیدتری را بیافریند.
با این وجود و برخلاف برخی درخواست ها مبنی بر تحریم انتخابات، بیش از 80 نفر از واجدان شرایط برای رای دادن ثبت نام كرده اند كه همین امر می تواند نشانه مثبتی برای تمایل مردم لیبی برای مشاركت در روند سیاسی و پرهیز از روش های خشونت آمیز باشد.
مردم لیبی پس از قذافی دوره جدیدی از حیات سیاسی و اجتماعی خود را آغاز كرده اند. دوره ای كه از یك سو به دلیل رهاشدن از دیكتاتوری امیدوار كننده است و از سوی دیگر به دلیل نداشتن تجربه و بستر لازم برای پی ریزی یك نظام دموكراتیك نگران كننده .
تحقیق**9930**1358